کد مطلب:102435 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:309

ثقل اصغر یا امامت











یكی از دو ثقل، یا ثقل اكبر كه پیامبر گرامی اسلام پس از خود در میان امت گذاشت قرآن است، رسالت پیامبر بوسیله ی این قرآن تا همیشه زنده و پا بر جا است، لیكن ثقل اصغر- كه از همگان بیشتر با آن آشنا است- باید بدان سخن گوید، آن را توضیح و تعلیم دهد و تفسیر كند و به اجرا درآورد. امیرالمومنین در این باره گوید:

«ایها الناس، خذوها عن خاتم النبیین، صلی الله علیه و آله و سلم: «انه یموت من مات منا و لیس بمیت و یبلی من بلی منا و لیس ببال» فلا تقولوا بما لا تعرفون، فان اكثر الحق فیما تنكرون و اعذروا من لا حجه لكم علیه- و هو انا- الم اعمل فیكم بالثقل الاكبر و اترك فیكم

[صفحه 214]

الثقل الاصغر؟!»[1].

این حدیث كه امیرالمومنین از پیامبر اكرم نقل می كند و مطالبی كه امیرالمومنین خود درباره ی خویشتن و ثقلین بیان می دارد و از نكات بسیار پر معنی و از حقایق غیبی است كه درك آنها برای افراد گرفتار در مسائل و مشكلات زندگی این جهانی بسی مشكل است و تنها عارفان به حق و اهل معرفت به حقوق امامان معصوم درمی یابند، در این بخش می فرماید:

مردم، این حقیقت را از خاتم پیامبران فرا گیرید كه فرمود: «كسانی از ما می میرند كه در حقیقت مرده نیستند و از ما می پوسند كه در حقیقت پوسیده نیستند»، پس بدانچه معرفت ندارید سخن نگویید، زیرا بیشتر حق در چیزیست كه شما بدان اعتراض می كنید (یا نمی شناسید) و كسی را كه علیه او دلیل و حجتی ندارید معذور بدارید،- و آن كس من هستم- (از جهت گفته های نادرست و از روی نادانی خود چه حجتی می توانید علیه من اقامه كنید و برای نادانی و ناآگاهی خود عذر و بهانه ای بیاورید؟) آیا (به وظیفه ی پیشوایی و رهبری خود عمل نكرده) بر پایه ی گران گوهر بزرگتر یعنی قرآن در میان شما اعمال امامت و ولایت نكرده ام و گران گوهر كوچكتر یعنی امامان پس از خود را در میان شما به جای نگذاشتم؟

سپس می فرماید:

«قد ركزت فیكم رایه الایمان و وقفتكم علی حدود الحلال و الحرام

[صفحه 215]

و البستكم العافیه من عدلی و فرشتكم المعروف من قولی و فعلی و اریتكم كرائم الاخلاق من نفسی، فلا تستعملوا الرای فیما لا یدرك قعره البصر و لا تتغلغل الیه الفكر.»[2].

پرچم ایمان را در میان شما پایدار ساخته ام و شما را از حدود حلال و حرام آگاه كرده ام و از داد خود جامه ی عافیت بر تنتان آراسته ام و آنچه را نیك و پسندیده است از گفتار و كردارم برایتان گسترانیده ام و از وجود شخص خودم ارزشها و فضیلتهای اخلاقی را به شما نمایانده ام، پس درباره ی چیزی كه بینش ژرفایش را در نمی یابد و اندیشه راه نفوذی بدان سوی ندارد، رای و نظر كوتاه و نارسای خود را به كار نبرید.

در این سخن، امیرالمومنین پیش از هر چیز شایستگیهای بایسته برای امامت را بیان می كند و شرایط رهبری پس از پیغمبر را به آگاهی می رساند:

همان گونه كه پیامبر انسانها را، بوسیله ی وحی، با قوانین حاكم بر جهان آفرینش آگاه می كند و قوانینی از جهان هستی را برای بشریت به تبیین و تشریح می پردازد كه از دسترس دانش و تجربه و عقل و مشاهده بیرون است، امام نیز به همان سبك و شیوه و با استفاده از قانون جاویدان هستی یعنی قرآن، به هدایت و تعلیم و تربیت و آگاهسازی و اداره ی انسانها، دست می یازد. بنابراین، امام همان وظیفه ی پیامبر را بر عهده می گیرد و بوسیله ی قرآن به انجام می رساند.

اكنون به یادآوری برخی از نكات مهم امامت و رهبری از نهج البلاغه می پردازیم.

[صفحه 216]


صفحه 214، 215، 216.








    1. هر دو قطعه از خطبه ی 87.
    2. هر دو قطعه از خطبه ی 87.